تصاویری از «خانههای ارواح» در مصر باستان
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۰۹۷۴۶
اشراف و ثروتمندان مصر باستان میتوانستند هزینۀ مومیایی اجساد مردگانشان را بپردازند یا برای آنها مقبرههای مخصوص بسازند و پیشکشهای گرانقیمت در قبرهایشان بگذارند؛ اینها همگی راههایی بودند برای اینکه مردگان در زندگی بعد از مرگ نیز از رفاه و آسایش برخوردار باشند.
به گزارش فرادید، مردم فقیر مصر هیچ یک از این امکانات را نداشتند، اما در عین حال آنها هم میخواستند که برای زندگی بعد از مرگ دستشان خالی نباشد و بتوانند از جاودانگی و آسایش در آن جهان بهرهمند شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نمونهای از اشیائی که فقرا در گورهای مردگان میگذاشتند «خانههای ارواح» بودند. خانۀ روح در واقع مدل سفالی کوچکی از یک خانۀ واقعی بود که به باور مصریها میتوانست برای شخص متوفی خانهای برای زندگی در دنیای بعد از مرگ فراهم کند. این مدلها معمولا به شکل خانههای سادۀ روستایی ساخته میشدند و در حیاط آنها پیشکشهایی مثل نان، گوشت، میوه و سبزی قرار داده میشد تا خانۀ بعد از مرگ همۀ ملزومات زندگی را نیز داشته باشد!
قدمت خانههای ارواح به سلسلههای دوازدهم و سیزدهم پادشاهی مصر یعنی تا حدود ۴ هزار سال قبل نیز میرسد. ارتفاع و طول و عرض این خانههای کوچک گِلی معمولا حدود ۴۰ تا ۵۰ سانتیمتر است. نمونههای مختلفی از خانههای ارواح در حال حاضر در موزههای مختلف دنیا نگهداری میشوند. نخستینبار یک مصرشناس انگلیسی به اسم ویلیام فلندرز پتری نمونههایی از این خانهها را در منطقه ریفه در مصر میانی کشف کرد.
یکی از جنبههای جالب این یافتههای باستانی این است که باستانشناسان و محققان میتوانند با بررسی آنها تا حدی به شکل خانههای واقعی مردم عادی در مصر باستان و تفاوت آنها با خانههای اشرافی پی ببرند. خانههای ثروتمندان معمولا ویلاهایی ساخته شده از سنگ با اتاقهای متعدد بودند که سقف و دیوارهایشان گچکاری شده و با انواع نقشبرجستهها و نقاشیها نیز تزئین شده بودند. اما خانههای فقرا دیوارهایی خشتی و سقفهایی از جنس تنۀ نخل داشتند و کف آنها با حصیر پوشانده شده بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: خانه های ارواح مصر باستان خانه های ارواح بعد از مرگ خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۰۹۷۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بهاربد»؛ جشنی قدیمیتر از بعثتِ زرتشت
پانزدهم اردیبهشت مصادف با جشن «بهاربد» است؛ روزی که هم بهار به نیمه میرسد و هم بنابر روایتی همزمان با بعثت زرتشت است. هرچند در حال حاضر شاید کمتر کسی از این مناسبت خبر داشته باشد.
به گزارش ایسنا، درست پنج روز بعد از جشن «چله نوروز» که البته همین مناسبت هم تنها در برخی نقاط مرکزی کشور از جمله کرمان و شیراز به شکل رسمیتر برگزار میشود، جشن «بهاربد» فرا میرسد؛ مناسبتی کهن که به سختی میتوان رد پای مشخصی از آن حتی در میان مقالات و مطالعات پژوهشگران یافت.
در ایران باستان تقویم بر اساس گاهَنبارها رواج داشته و مردم بر اساس آن آغاز و میانه هر فصل را جشن میگرفتند. جشنهای گاهنباری، ادامه و بازماندهای از نوعی تقویم کهن در ایران باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلکه به چهار فصل و چهار و نیم فصل تقسیم کردهاند و هر یک از این بازههای زمانی، نام و جشنی ویژه به همراه داشته است.
در پانزدهم اردیبهشت ماه نیز جشن «بهاربد» و زمان گاهنباری به نام «میدیوزَرِم» به معنای میانه فصل سبز برگزار میشده است. یکی از نکات مهم درباره جشنهای ایرانی، وابستگی آنها با امور کشاورزی بوده است. روندی که از یک سو به کاشت، داشت و برداشت کشاورزان کمک میکرده و از سوی دیگر بهانهای برای شکرگزاری نعمتهای پروردگار از جمله رُستنیهای زمین بوده است.
سال گاهنباری از نخستین روز تابستان آغاز شده و پس از هفت پاره زمانی، یعنی پایان سه فصل و چهار میانه فصل، به آغاز سال بعدی میرسیده است. پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر فصلها، دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو به شمار میرفته است.
از سوی دیگر بخشهایی از کتاب زادسپرم (کتابی تألیف شده توسط یکی از پیشوایان زرتشت) به جز اشارههای کوتاهی که به تاریخچه و رویدادهای زمان زرتشت میپردازد، بعثت او به پیامبری را نیز به میانه بهار یا «بهاربد» نسبت میدهد. جشن «بهاربد» که از بزرگترین و مهمترین جشنهای ایرانیان است و حتی پیش از رواج دین زرتشتی در عصر ساسانی نیز برگزار میشده است.
آخرین سند مکتوب از برگزاری جشن «بهاربد» در گزارش کوتاه و مهم ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه آمده است. او در این گزارش به اهتمام فراوان مردم برای برگزاری جشن «بهاربد» اشاره کرده است و همین موضوع بیانگر اهمیت چنین جشنی در ایران باستان است. جشنی که احتمالا برخی بعد از خواندن این گزارش تازه به وجود آن پِی ببرند! درحالی که به نظر میرسد احیای چنین مناسبتهای اصیلی بتواند رد پای مناسبتهای وارداتی را کمرنگتر کند.
پینوشت: در بخشهایی از گزارش از کتاب «جشنهای ایرانی باستان» نوشته محمدحسین موسوی استفاده شده است.